چهارشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۲۴

نصرتي ،شهردار قزوين در مصاحبه اختصاصي با همشهري(2)؛

کساني که در حوزه مديريت متحد شهري آهنگ ناجور مي‌زنند از حلقه خارج شوند

سکوت مديريت شهري در منطقه جنوب شهر در چالش هاي اخير با ميراث فرهنگي، تامين نظر آقاي استاندار براي مصالح استان بوده است.

 

قزوين- شيما شاهين فر- خبرنگار همشهري: مديريت شهري قزوين روزهاي پرکاري را سپري مي کند، طرح تفصيلي جديد در آستانه اجرايي شدن است و پروژه هاي اخيري که در منطقه يک کليد خورده ميان نقطه نظرات مختلف معلق مانده است. رکود ساخت و ساز و جذب سرمايه گذار، تحقق برنامه هاي چشم انداز  و ايجاد اتحاد در توسعه شهري قزوين  اصلي ترين دغدغه هايي است که « مسعود نصرتي» در صحبت هايش بر آن تأکيد مي کند؛ گفت و گوي همشهري را با شهردار قزوين مي خوانيد؛


*آيا قزوين به دنبال کلانشهر شدن است، اگر چنين است آيا ظرفيت هاي آن را کافي مي بينيد؟
من در گذشته اين حرف را بارها گفته ام، ما اصلا علاقمند نيستيم کلانشهر شويم. اين ديدگاه من است و خيلي ها هم آن را قبول دارند و به نظرم مي رسد که شهر قزوين بايد يک شهر با اقتدار کلانشهر نه جمعيت کلانشهر باشد. ما بايد جمعيت متغيري که در شهر ما هزينه مي کنند را افزايش دهيم. ما ابتداي سال در يک شهر 6 هزار نفره در کشور پرتغال ميهمان شديم. در اين شهر براي ما توضيح دادند که کليه درآمد شهري ما در يک برنامه جشن 9 روزه تامين مي شود و در اين 9 روز يک ميليون نفر گردشگر به اين شهر کوچک سفر مي کند، حال آن که اين شهر نه هتلي براي اسکان اين جمعت دارد، نه اين گردشگران به منظور اسکان در هتل 5 ستاره به اين شهر مي روند،  ما مي توانيم يک شهر 500 يا 600 هزار نفري باشيم و از ظرفيت هاي خدادادي قزوين براي جذب گردشگر استفاده کنيم. قرار گرفتن در مسير جاده ابريشم از گذشته در اقتصاد ما نقش داشته و اينک هم اين شرايط براي ما مهيا است. اين  نعمت در اختيار خيلي از شهرهاي ايران نيست. گذشتگان ما نسبت به ما که مدعي تخصص هستيم عملکرد بسيار بهتري داشته اند، هم اتحادشان بيشتر بوده و هم خالصانه تر فکر و عمل مي کردند. مااز 18 رشته قنات، 6 رشته قنات مربوط به همين گذشتگان را احيا کرديم و اين طرح توانست از بين 800 طرح در جايگاه  10 طرح برتر جهاني قرار بگيرد و از سوي سازمان ملل متحد لوح سپاس بهترين عملکرد را دريافت کند. من هنگام دريافت لوح به آن ها گفتم که ما کاري نکرده ايم، گذشتگان ما آنقدر باهوش بودند که با طراحي اين فضاها در شهري کم آب چون قزوين، مي‌توانند ضمن توسعه کشاورزي، 6 هزار هکتار باغستان را نيز آبياري کنند. براي سال 2016 اجلاس شهرهاي جاده ابريشم  و در سال 2015 نشست تخصصي اقتصاد شهري و جذب سرمايه گذاران مجمع شهرداران آسيايي در قزوين برگزار مي شود و ما براي تحقق اين امر 2 سال از طرق مختلف رايزني کرده ايم.
*آقاي شهردار؛ افزايش کاريکاتوري ساخت و ساز مجتمع هاي تجاري، در شرايطي که مجتمع هاي فعلي نيز با رکود نسبي مواجهند، از چه قاعده پيروي مي کند؟
در خصوص اين ميزان بافت تجاري که اينک در حال ساخت و ساز است  و بخشي هم مجوز گرفته اند اما هنوز شروع به ساخت نکرده اند، قبلا تحقيقات و مطالعات خود انجام شده و سرمايه گذاران به مديريت شهر و استان اطميمنان کرده اند. وقتي ما صحبت از جذب گردشگر، در شهري بازرگاني و تجاري و داراي 110 هزار نفر دانشجو مي کنيم، اين شهر آنقدر گردشگر خواهد داشت که عرضه و تقاضا در اين شهر با اين تعداد مجتمع تجاري ميزان خواهد شد. ما وظيفه داريم به  اطميناني که داديم عمل کنيم. کساني که در حلقه مديريت متحد شهري آهنگ ناجور مي زنند، بايد سريع از صحنه خارج شوند، اتحاد بايد با اقتدار شکل بگيرد و اعتمادي که به ما شده نبايد از بين برود. اگر قرار است همه پروژه هاي پازل همزمان با هم تکميل شوند و مورد استفاده مردم قرار بگيرند، اين اتفاق بايد بيفتد. در منطقه نمونه گردشگري باراجين سرمايه گذارها به ما اطمينان کرده اند، به سرمايه گذار اول گفته شده که شما سالن پذيرايي و استخر را آماده کنيد، دومي تجاري و هتل، سومي شهربازي و پارک آبي، چهارمي دهکده طبيعت، پنجمي پارک ژوراسيک، ششمي گلخانه 25 هکتاري، هفتم سورتمه قزوين و پرش آسمان و .... الي آخر. اگر مسئولان سرمايه گذاران را حمايت نکنند اولين سرمايه گذار کار مي کند اما چون نفر دوم کار نمي کند اين کار هم ابتر مي ماند. اگر در قزوين از ساخت مجتمع تجاري حمايت نشود، گردشگر نخواهد آمد. براي گردشگري که به قزوين مي آيد، هم بايد فضاي تجاري هم شهربازي هم فضاهاي طبيعي و هم مذهبي تامين شود. اگر همه اين لازمه ها را کنار هم نچينيم، باعث مي شويم پروژه هاي نيمه کاره روي دست تعدادي سرمايه گذار باقي بماند و ورشکست شوند. اولين اقدام ما ايجاد مديريت متحد شهري بود تا با همکاري همه برنامه چشم اندازي که مصوب همه است، ملاک عمل قرار بگيرد. مديريت استان و شهر نبايد اجازه بدهد در اين مسير کسي ساز مخالف بزند. ما کار را به خوبي شروع کرده ايم و بايد با اقتدار پيش ببريم زيرا اين فرصت ها تکرار نمي شود. من از استاندار به عنوان مديريت ارشد استان در کنار شوراي شهر به طور قاطع مي خواهم که قول هايي که از گذشته داده شده و برنامه هايي که چيده شده را حمايت کنيم تا به سرانجام برسد و ايشان اجازه نمي دهند که به  اطميناني که به مديريت شهري و استان قزوين شده و با سرمايه اي که حاصل يک سخت کوشي ، همدلي و اتحاد بوده، بازي شود. ما نه تنها به دنبال حفظ سرمايه ها در قزوين هستيم، بلکه موارد فراواني از ورود سرمايه هاي بيروني داريم. به نظرم مي رسد که در اين  زمينه موفق عمل کرده ايم اما بايد اين ها را به سرمنزل برسانيم و نمي توانيم آن را رها کنيم. اگر سرمايه  گذارها در شهر قزوين موفق شوند پروژه هاي بعدي را شروع مي کنند اما اگر موفق نشوند در همين مرحله اوضاع بهم مي ريزد و ما به اهدافمان نمي رسيم. اگر اين پروژه ها محقق شود در برنامه کوتاه مدت، بر اساس ساخت و سازهايي که صورت مي گيرد بيکاري نخواهيم داشت، و در بلند مدت هم براساس گردشگري که وارد شهر مي شود و ظرفيت هاي شغل که ايجاد مي کند، بيکاري نداريم. قزوين شهري ثروتمند و مجاور پايتخت به عنوان قطب 15 ميليون نفري جمعيت قرار گرفته است، اين شرايط در هيچ شهري وجود ندارد و بايد براي تحقق برنامه ها همت شود.
*کاهش بي سابقه درآمد ساخت و ساز از يک سو و تاکيد استاندار بر کاهش چشم داشت شهرداري به درآمد حاصل از ساخت و ساز از سوي ديگر، گرايش به سمت درآمد هاي پايدار را ضروري مي سازد. اين در حالي است که شهرداري هاي ايران در کسب درآمدهاي پايدار عملکرد موفقي نداشته اند. با اين شرايط چه برنامه اي براي تأمين اعتبار لازم براي پروژه هاي شهر داريد؟
شهر قزوين کاملا استعداد ساخت و ساز را دارد و در آينده هم خواهد داشت. ما در يک لحظه نمي توانيم تغيير برنامه بدهيم و چنين تفکري قطعا محکوم به شکست خواهد شد. چنين کاري علمي نيست و بايد مقدمات تغيير برنامه مهيا شود. صنعت ساختمان صنعت پيشرو کشور است و اگر تصميم گرفتيم اين صنعت را از پيشرو بودن خارج کنيم بايد  با مطالعه و تحقيق برنامه جايگزين داشته باشيم و بعد براي اين تغيير هم فرصت بدهيم. اين که امروز بگوييم بايد صنعت ساختمان از پيشرو بودن خارج شود، مساوي است با بيکاري افراد زياد  و هزاران مشکل به تبع آن. در خصوص قزوين ما اينک  موضوعات ساختماني فراواني داريم و قطع هم نمي شود. قزوين و کل استان به زيرساخت هاي فراواني نياز دارد که بايد اجرا شود. ما 450 هکتار بافت فرسوده داريم که به اجبار بايد ساخته شود. هميشه 10 درصد از خانه هاي موجود جاي خود را به بافت فرسوده مي دهند. ساخت و ساز در شهر قزوين با اين بافت فرسوده  هيچ موقع قطع نمي شود. پس بخشي از درآمدهاي شهرداري به ساخت و ساز ارتباط مستقيم دارد و فقط بايد شرايط انگيزشي آن فراهم شود که براي سازنده صرفه اقتصادي داشته باشد. ولي در خصوص درآمد پايدار بايد دانست که بخش اعظم اين درآمد به دست مديريت شهري در جيب مردم و بخشي هم به سرمايه گذاري ها بر مي گردد. ظرفيت شهروند امروز اجازه نمي دهد که شهرداري ها بر آن ها فشار اقتصادي بياورد و در اين باره بايد کاملا شفاف سازي شود. به هر حال ما حرف هايمان را در جلسات بارها گفته ايم و انتظارات مردم هم کاملا شفاف است و اميدوارم همه درست کنار هم قرار بگيرند تا شهري که سال هاي سال هميشه در مباحث ساختمان رتبه برتر داشت، همچنان صاحب رونق باشد. امروز گوشه اي از کار لنگ مي زند و افرادي که آهنگ ناجور مي زنند بايد متوجه شوند. اما با ظرفيت هايي که در شهر قزوين وجود دارد اگر کمي اتحاد و همدلي مان را بيشتر کنيم در همين شرايط خاص اقتصادي کشور هم مي توانيم به سمت همان اهداف خود پيش رويم.
*بسياري از کارشناسان و شهروندان  به عملکرد کميسيون ماده 100 انتقاد دارند و آن را عاملي براي تشويق تخلف و دريافت جريمه مي دانند. برخورد کميسيون ماده 100 در برخورد با تخلف هاي ساختماني را چطور ارزيابي مي کنيد؟
 کميسيون ماده 100 و کميسيون ماده 5  دو کميسيوني هستند که به نوعي در کنار طرح هاي جامع و تفصيلي قرار گرفته اند؛ ما در کشور با طرح هايي منسوخ و شکست خورده از نگاه علم شهرسازي نوين همچون طرح جامع و طرح تفصيلي کار مي کنيم و اين دو کميسيون را فعال کرده ايم تا اين طرح هاي شهري را به روز نگه داريم که من با هر دوي اين ها هم مخالفم. اين پيشنهاد را به آقاي استاندار هم دادم که  اگر ما يک طرح جامع و تفصيلي داشته باشيم که نيازهاي مردم را اعم از شرايط عرضه و تقاضا، شرايط اقتصادي، انگيزشي براي سخت و ساز ديده باشد، اين دو کميسيون بايد حذف شود زيرا هيچ کدام جايگاهي ندارد و جز در ايران در هيچ جاي دنيا هم نيست. اما مشکل اين است که طرح اوليه ايراد دارد و بعضي از دوستان هم حاضر به آسيب شناسي نيستند. بايد طرح آنقدر جامع باشد که انتظارات مردم در آن ديده شده باشد و رونق ساخت و ساز را هم به همراه داشته باشد. بر همين اساس  کميسون ماده 100  که دبيرخانه اش در شهرداري است و سه عضو شرکت کننده شامل نماينده وزارت کشور از استانداري، نماينده شوراي اسلامي شهر و نماينده دادگستري است، پرونده هاي وارده را بررسي مي کند. اين باور که شهرداري براي تامين نگاه اقتصادي خود در اين کميسيون فعاليت مي کند، غلط است، زيرا کميسيون ماده 100  در يک جايگاه قانوني داراي شرح وظيفه قانوني و مورد تاييد وزارت کشوراست. ضوابط بايد بازنگري شود و قيمت ساختمان منطقي شود. نظارت ها و کنترل ها باعث شده که در قزوين پرونده اي نباشد که در آن يک طبقه تخلف صورت گرفته باشد در حالي که در استان هاي همجوار از سه طبقه تا 11 طبقه تخلف داشته ايم. اين شرايط بازدارنده باعث کاهش ساخت و ساز در قزوين شده، به نحوي که تراکم ساختماني ما در شهر قزوين به ندرت 5 طبقه است و بخش اعظم 4 طبقه، متوسط 3 طبقه و بافت تاريخي 2 طبقه است. اين وضعيت در مقام مقايسه با شهرهاي ديگر منطقي نيست، بلوارهاي قزوين  با عرض 75، 65 و 55 متر ساختمان هاي 3 طبقه دارد  که از نگاه شهرسازي با منطق اقتصادي همراه نيست و بايد بازنگري شود. زيرساختي که ادارات مختلف براي آب، برق، گاز، تلفن در يک بلوار 3 کيلومتر حرکت مي کند و در اين طول مي تواند براي پوشش دادن 30 هزار نفر استفاده شود، تنها به 3 هزار نفر خدمات مي دهد. خيلي از خيابان ها و بلوارهايمان استعداد افزايش تراکم دارد اما با حداقل تراکم ساخته شده است. وقتي شعارهايي براي توسعه پايدار مي دهيم نبايد فراموش کنيم که وسعت باقيمانده از قزوين سهم آيندگان ماست و وسعت يک شهر افقي مغاير اين ديدگاه است.
*چالش هاي اخير با ميراث فرهنگي در دو پروژه شهيد انصاري و پارکينگ سعدالسلطنه که هر دو مصوبه کميسيون ماده 5 را دارد، در نهايت به کجا منتهي مي شود؟
شهرداري قزوين در کارنامه اجرايي خود، اثبات کرده که در احياء و مرمت آثار تاريخي در کشور پيشتاز است و با اين اطمينان بارها سازمان ميراث فرهنگي کشور ما را راسآ متولي مرمت گمارده است، روحيات من اين است که حرفهايم را قاطع و شفاف مي زنم و به خودم اجازه نمي دهم که با منافع و حقوق شهر که متعلق به مردم است، بازي يا شوخي شود. سعي کرده ام اين را اثبات کنم و اگر اشتباهي در مسير بوده با شهامت برگردم و عذرخواهي کنم. در دو موضوع شهيد انصاري و پارکينگ سعدالسلطنه، يک سياست گذاري  به اتفاق شوراي اسلامي شهر و همراه با تاکيد استاندار انجام شده تا برنامه هايي در جنوب شهر قزوين اجرا شود، سال 92 و 93 با اين شيوه گذشت و سعي بر تعريف پروژه هايي براي جنوب شهر شد.  در جنوب شهري که بافتي متراکم دارد، يکي از پروژه هايي که برنامه ريزي شد تا با سرعت پيش برود ادامه پروژه شهيد انصاري بود. فاز غربي و مياني اين پروژه در سال 55  آغاز شد و آخرين اقدامات آن در سال 90 انجام شد. من به اين موضوع اعتقاد دارم که در دهه 40 و 50 راهکارهاي ديگري براي جايگزيني پروژه شهيد انصاري وجود داشت، اما 35 سال زمان صرف  شده تا شهيد انصاري غربي و مياني کامل شود و مديريت شهري وارد فاز شرقي شود. در شهيد انصاري شرقي هم 70 درصد تملک و تخريب انجام شده و در مجموع 92 درصد از کل پروژه اجرا شده است، ما در مسير شهيد انصاري شرقي 5 اثر تاريخي خاص داريم که بر اساس اين طرح، در کنار خيابان قرار مي گيرند و دسترسي به آن آسانتر مي شود، اين خيابان منطبق بر گذر هاي موجود است و تنها گذر تعريض مي شود و هيچ شکافي در بافت ايجاد نمي گردد. طرح جامع و تفصيلي هم که مصوب است ملاک عمل ماست، اما در ميانه راه سليقه جديدي ايجاد مي شود که صلاح مي بيند پروژه  را متوقف کند. پس از آن پروژه پارکينگ سعدالسلطنه که چندين سال زمان براي تصويب طرح  و تملک خانه ها صرف شده، کليد مي خورد. من در اين باره به آقاي طالبيان معاون ميراث فرهنگي کشور هم توضيح دادم که اجازه ندهيد جايگاه ميراث فرهنگي در کشور متزلزل شود و با خلط مبحث، برخي در کشور تصور کنند که مي شود به آثار تاريخي که براي ما بسيار ارزشمند است لطمه وارد شود.  ما بر اساس مصوبات کميسيون ماده پنج که داراي موافقت مديرکل وقت سازمان ميراث فرهنگي استان بود، تنها 40 پلاک غير ميراثي از خانه هاي اطراف سعدالسلطنه را براي ساخت پارکينگ تملک و در سال هاي قبل تسطيح کرديم، در حالي که دور تا دور اين ابنيه تاريخي مملو از چنين خانه هايي است که  در حريم تاريخي قرار دارد، ثبت ملي هم نشده و مالک شخصي دارد.  در ساخت اين پارکينگ ما روي زمين سازه اي ايجاد نمي کنيم که مغاير با بافت تاريخي باشد و دو طبقه پارکينگ در زير زمين و در مجاور مسجد النبي و سعدالسلطنه احداث مي کنيم که اتفاقا موجب بهتر ديده شدن سعدالسلطنه مي شود. اکنون پروژه ديگري با عنوان پروژه امام رضا (ع) نيز با همين علت متوقف شده است. چرا 6 مديرکلي که از قبل در ميراث فرهنگي حضور داشته اند، با اين مباحث مخالفتي نداشتند؟آيا ما اجازه انجام اقدامات سليقه اي داريم؟ در بحث باغستان ها 4 سال مطالعات و تحقيقات در جلسات مختلف انجام شده و به تصويب رسيده است. آيا ما اجازه داريم در يک لحظه نظر همه را برهم بزنيم؟ ساماندهي  ورودي هاي شهر قزوين يک سال است که با همين بهانه ها معلق مانده است. من با موافقت شوراي شهر، تا اينجاي کار تنها به احترام نظر  و تاکيد آقاي استاندار و به مصلحت ايشان براي استان کار را متوقف کرده ام ، در صورتي که در حوزه مديريت شهري آنقدر ابزار و راهکار داريم که اجازه ندهيم پروژه ها دچار مشکل شوند. در اين فضا بارها به آقاي روزبه گفته ام که موضوع اين پروژه ها بيش از حد طولاني شده و منتظرم ايشان موضوع را خاتمه ببخشند و در غير اين صورت کسي انتظار کار در جنوب شهر در بحث ورودي ها و پارکينگ نداشته باشد چون با اين تفکر  و حذف پروژه هايي چون ساماندهي ورودي ها، پروژه امام رضا (ع)، پارکينگ سعدالسلطنه و پروژه شهيد انصاري جنوب شهري باقي نمي ماند. نقشه اي  که به ما براي جنوب شهر ابلاغ شده با تفکر کنوني سازمان ميراث فرهنگي، يک ميليمتر هم حرکت عمراني نمي کند.  آقاي استاندار  در چندين جلسه از ايشان راهکار جايگزين براي اداره باغستان خواسته است که تاکنون نتوانسته اند راهکاري ارائه دهند.  در صورت ادامه مخالفت با اين پروژه ها در سال 94 بودجه باز هم به مرکز شهر و شمال شهر بر مي گردد زيرا بودجه هاي در نظر گرفته شده دولتي نيست که براي اين امر تخصيص يافته باشد و در صورت مشاهده ناملايمات حذف و جايگزين مي شود زيرا آنقدر کمبود زيرساخت داريم که براي يک پروژه معطل نشويم. پنج پروژه از بودجه سال 93را تا تعيين و تکليف آقاي دکتر طالبيان متوقف مي‌کنم و براي سال 94 هم پروژه‌اي تعريف نخواهيم کرد.

* يکي از مباحث که به آن اشاره کرديد و آن را در کسب درآمد پايدار موثر دانستيد، جذب سرمايه گذار است.  ضرورت اين امر در شهر 430 هزار نفري قزوين نيست و چگونه آن را  عملياتي خواهيد کرد؟
اگر اقتصاد شهر را در پروژه هاي کلان براي شهر قزوين تعريف کنيم و کاري کنيم که سرمايه ها از استان خارج نشود و همچنين موفق شويم سرمايه هاي ملي و فراملي را وارد استان کنيم، اداره شهر کار پيچيده اي نيست. بزرگترين دغدغه شهرداري ها مباحث اقتصادي است. براي اقتصاد شهر، ما راهکارهاي مختلفي را در پيش گرفته ايم که بخش هايي از آن به ويژگي هاي شهر قزوين بر مي گردد که اين استعداد را دارد. برنامه ريزي هر شهري بر اساس ظرفيت ها و پيشينه ها ي آن است و ما سعي کرده ايم از اين ظرفيت هاي حداکثر استفاده را داشته باشيم. حدود 50 درصد بودجه شهر تهران از طريق زمين و بارگذاري ملک و با يک کدبودجه حرکت مي کند و اين موضوع را به عنوان يک برگ برنده و يک قابليت مي شناسند. ما هم در برنامه ريزي هايمان از ساليان قبل همين شيوه را داشتيم اما در برنامه ريزي هاي آتي به دنبال پررنگ تر کردن اين امر هستيم. به عنوان مثال در دستور کار ما احداث بارانداز شمال غرب کشور است که اين موضوع با گستره و تنوعي که دارد مي تواند ثروت عظيمي براي شهر قزوين به همراه داشته باشد. در محدوده ليا و ورودي هاي شهر براي بحث باراندازها پروژه هايي  را در برنامه داريم . همچنين ورود سرمايه گذاران خارجي و استفاده از بانک هاي خارجي در دستور کار ما قرار دارد، بابت آن وقت گذاشته ايم، از مشاوران استفاده کرده ايم و تفاهم نامه هايي امضا شده است. استان بايد به سرمايه گذاران و بخش خصوصي اين اطمينان را بدهد که بتوانند به خوبي فعاليت کنند چرا که صحنه رقابتي است و شهرداري هاي زيادي به اين عرصه راه يافته اند. سرمايه گذار باهوش است و به احساس امنيت نياز دارد، کوچکترين ابهامي مسير سرمايه گذار را عوض مي کند، بر اين اساس بايد اتحاد ما  چندين برابر شود تا بستري براي فعاليت و پويايي اقتصاد استان فراهم شود. از همه مديران استان، همکاران و همشريانم تقاضا مي کنم براي رسيدن به آرمان هاي شهر قزوين در اين شرايط اقتصادي، حرف هاي غير کارشناسي و بدون مطالعه را کنار بگذارند، اختلاف سليقه ها را حذف کنند ودر هر جايگاه و مقامي به خود اجازه ندهند که حرکت سليقه اي انجام دهند. مفهوم اقتصاد مقاومتي اين است و نبايد منتظر باشيم که از نهادهاي ملي براي ما دستورالعمل هايي صادر شود بلکه هر کس در جايگاه خودش و با تفکر اقتصاد مقاومتي، خودکفايي و پرداختن به دارايي ها و سرمايه ها در راستاي رونق استان قدم بردارد. اگر اين موضوع درست شود بخش اعظم مشکلات اقتصادي، بيکاري و اجتماعي رفع مي شود و آمار بزه و جرم در دستگاه هاي قضايي نيز کاهش مي يابد.  ما حتي اگر به فرض محال اعتقاد داشته باشيم که به ساخت و ساز نياز نداريم، مي توانيم  از آن به عنوان يک سياست در اين مقطع زماني استفاده کنيم  تا فرصت اشتغال در اين مقطع زماني را فراهم کند، همانند کاري که برخي کشورها تابع سياست خود و براي توازن بازار انجام مي دهند. تا جايگزيني صنعت بعدي بايد چنين کاري انجام شود، در صورتي که ما به همه سازه ها و پروژه هاي ساختماني خود و افزايش چهار ميليون واحد مسکوني در سطح کشور بر اساس نامه مشترک آقاي دکتر آخوندي و آقاي دکتر سيف نياز داريم، ثروت و سرمايه در دست مردم وجود دارد و فقط به اعتماد سازي، امنيت و ايجاد انگيزش نياز است. در اين باره  سخنراني هاي فانتزي و بخشي نگري ها بايد حذف شود و نياز امروز ما نيست.


 

پايان

 

تصاویر مرتبط